بسم الله الرحمن الرحیم
ما آزادی نداریم!
همش ما رو محدود میکنن!
غربیها دارن حالش رو میبرن و ما هنوز آزادی شخصی خودمون رو نداریم!
…
این حرفها رو زیاد میشنویم و شاید حرف شما هم باشه!
اما امروز میخواهیم از یک زاویه دیگه به آزادی نگاه کنیم. پس با ما همراه باشید …
آنچه به عنوان آزادی در ذهن مردم هست اینه که «اگر شخص بخواهد کاری را انجام دهد، هیچ چیز نباید او را از انجام آن باز دارد و اگر نخواهد کاری را انجام دهد، هیچ چیز نباید او را مجبور به انجام آن کند».
حالا با هم این معنی را که برای آزادی گفتیم، بررسی کنیم:
گفتیم «اگر شخصی بخواهد کاری را انجام دهد، هیچ چیز نباید او را منع کند»
حالا فرض کنید کسی بیاید و در زمین شما بخواهد خانه بسازد؛ آیا شما او را منع نمیکنید؟ پس خودتان اولین کسی هستید که آزادی دیگران را نقض کردهاید!!!
دیدید؟!!!
آنچه در ابتدا به صورت یک مسالهی زیبا و فریبنده خودنمایی میکرد، چه درون نازیبایی داشت؟
اما دین اسلام که کاملترین برنامهی زندگی برای بشر است وقتی میخواهد آزادی را معنی کند، با دید کلان به مسأله نگاه میکند و میگوید: «شما اختیار دارید که هر کاری خواستید بکنید یا نکنید به شرطی که آزادی دیگران را نقض نکنید!»[1]
یعنی اینطور نباشد که آزادی داشتن شما باعث شود که اختیارات دیگران را محدود کنید.
بنابراین:
اگر بخواهیم به همه، آزادی (به معنایی که اول گفتیم) بدهیم و البته به طوری که این آزادی فردی باعث محدود شدن اختیارات دیگران نشود، امری محال است.
و اگر بخواهیم تنها به برخی آزادی (به معنایی که اول گفتیم) بدهیم، ظلم است.
پس چارهای نداریم جز اینکه به همه آزادی محدود بدهیم؛ و مرز این محدودیت تا جایی است که به آزادی دیگران لطمهای وارد نکند؛ که آنجا دیگر آزادی نخواهد بود.
پ ن 1 : این مطلب از حدیث زیر قابل استفاده است: «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» (اصول کافی، ج 5، ص 280)