بسم الله الرحمن الرحیم
– بابایی قرص اکس چیه؟ چرا بعضیا میخورن؟
+ ببین عزیزم!
بعضیا مثل ما راههایی برای تفریح دارن و با اونها خوشی میکنن.
مثلا میتونن برن پارک آبی، یا ترن هوایی، یا جت اسکی، یا خیلی چیزهای دیگه …
ولی بعضیا نمیتونن از این چیزها استفاده کنن و تفریح ندارن برای همین هم میرن از این قرصها میخورن تا توی خیالاتشون احساس کنن که دارن تفریح میکنن.
ولی ما که اینجور خوشیها رو داریم دیگه لازم نیست از اون قرصها بخوریم!
این مکالمه بین یک پدر و پسر تو فامیل ما رخ داد.
گذشته از اینکه آیا ریشهی استفاده از قرص اکس، به نداشتن تفریح! [1] اون هم تنها اینجور تفریحها![2] بر میگرده یا نه؟ میخوام از یک زاویهی متفاوت به این گفتگو نگاه کنم.
وقتی کودکی به دنبال کاوشگری از فضایی مبهم بر میاد، دو نوع برخورد میشه با اون کرد:
یکی اینکه اون رو از فرو رفتن در این فضای مه آلوده منع کنیم: که در اینصورت تنها کنجکاوی او بیشتر میشه و احتمال آلوده شدن به خطرات اون مسیر برای او بیشتر میشه.
و راه دیگر اینکه نیاز او به کنجکاوی رو از بین ببریم تا اصلا احساس نکنه که باید در اون راه وارد بشه.
برخورد این پدر از نوع دوم بود و با جوابی که داد، فرزندش رو از به خطر افتادن حفظ کرد. حالا اگر دوستاش هم بیان و بگن که قرص اکس چنین است و چنان، خواهد گفت که اینها مال کسایی است که تفریح ندارن و من راههای زیادی برای تفریح دارم.
پ ن 1: بله، نداشتن خوشی ریشهی اعتیاد است؛ اما نه خوشی ظاهری! بلکه اگر دل انسان دارای آرامش و خوشی نباشد زمینهی انحراف در او فراهم میشود؛ و آرامش درونی هم تنها با تفریحهای اینگونه به دست نمیآید. (این سخن بگذار تا وقت دگر)
پ ن 2: البته شاید منظور اون پدر هم این نبوده که فقط به خاطر نداشتن اینجور تفریحها میرن اکس میخورن؛ و این مثالها رو در حد فهم کودکش زده.